داری دکمه های پیرهن تـــو اشتباه می بندی پشت سر هم هیچی و یادت نیست حتی منو نمیزاری که بهت نزدیک شم من دارم می میرم از دیدن تـــو با این حال خراب نمیزاری دستاتـــو بگیرم این برای من میشه عذاب عذاب...عذاب...عذاب...عذاب عذاب...عذاب...عذاب...عذاب عذاب...عذاب...عذاب...عذاب همه چیز من برات غریبه ست حتی اسم خودتم یادت نیست نمیدونم باید چی بگم و می مونم با غم و چشمای خیس نمیزاری دستاتـــو بگیرم و من و با دست خودت پَس میزنی میمیرم وقتی می بینم حالتـــو وقتی تـــو با من و دنیا دشمنی من خیلی دلتنگم برای اون روزا برای لبخندت برای اون رویا زمان و برگردون به روزای بی غم وقتی دستامون گره می خورد تو هم من خیلی دلتنگم برای اون روزا برای لبخندت برای اون رویا زمان و برگردون به روزای بی غم وقتی دستامون گره می خورد تو هم همه چیز من برات غریبه ست حتی اسم خودتم یادت نیست نمیدونم باید چی بگم و می مونم با غم و چشمای خیس نمیزاری دستاتـــو بگیرم و من و با دست خودت پَس میزنی میمیرم وقتی می بینم حالتـــو وقتی تـــو با من و دنیا دشمنی من خیلی دلتنگم برای اون روزا برای لبخندت برای اون رویا زمان و برگردون به روزای بی غم وقتی دستامون گره می خورد تو هم من خیلی دلتنگم برای اون روزا برای لبخندت برای اون رویا زمان و برگردون به روزای بی غم وقتی دستامون گره می خورد تو هم همهمهمهمهمهمهمهمهمهمهم دلتنگم برای اون روزا برای لبخندت برای اون رویا زمان و برگردون به روزای بی غم وقتی دستامون گره می خورد تو هم